۱۳۹۲ اردیبهشت ۹, دوشنبه

اطلاعیه ی شماره ۵۰ – قطعنامه پیشنهادی رضا شهابی برای روز جهانی کارگر


قطعنامه روز جهانی کارگر (۱ مه) -زندان اوین

اول ماه مه، روز همبستگی جهانی کارگران علیه نظام سرمایه داری را به همه کارگران جهان تبریک عرض می کنم و یاد و نام کسانی را که در راه مبارزه ی طبقه ی کارگر با سرمایه دار جان شان را از دست داده اند گرامی می دارم.
رسم و سنت اول ماه مه، حضور گسترده کارگران در خیابان و اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه سرمایه دار در ملاء عام است. ستون و پایه این سنت را کارگران شیکاگو، در اعتصابات خونین ماه مه ۱۸۸۶ که خواست ۸ ساعت کار در روز را به سرمایه داران قبولاندند، گذاشتند. به همین خاطر کارگران سرتاسر جهان به پاس گرامی داشت سنت مبارزات و مقاومت کارگری، همه ساله به خیابان می آیند و مراسم خود را برگزار می کنند. اما کارگران ایران از برگزاری چنین تجمعاتی محرومند، آن هم به این دلیل که راهپیمایی یا برگزاری جشن اول ماه مه نیاز به مجوز دولت دارد و تجربه نشان داده است که دولت سرمایه دار چنین مجوزی به کارگران نمی دهد.
متاسفانه در کشور ما، کارگران برای آمدن به خیابان و طرح مطالبات خود در ملاء عام باید هزینه های سنگینی بپردازند همان گونه که در سال ۸۸ در پارک لاله و همه ساله در سنندج و سقز، کارگران تعقیب و دستگیر و محکوم به حبس و جریمه و شلاق شدند.
اکنون ما محکوم شده ایم این روز بزرگ را برگزار نکنیم ولی ما کارگران باید تلاش کنیم مثل خیلی کشورهای دیگر، مراسم اول ماه مه را در سطح گسترده تر در خیابان ها برگزار کنیم. این کار تنها با اتحاد عمل و همبستگی عمومی کاگران در تمام حوزه های کاری به دست می آید؛ پس کارگران برای رسیدن به یک زندگی شرافتمندانه و انسانی و برگزاری روز جهانی کارگر متحد شوید.
دوستان و هم طبقه ای های عزیز!
می خواهم به مسایل و مشکلات کارگران ایران که هر روز با آنها دست و پنجه نرم می کنند اشاره کنم. واقعیت این است که کارگران در ایران به مثابه لشگر عظیم محکومین، متشتت و پراکنده، بی تشکل و بی افق، شاهد و نظاره گر تهاجم و غارت بی امان سرمایه داری به سفره خالی خویش هستند، نظاره گر تعطیلی کارخانجات، اخراج های دسته جمعی، قراردادهای موقت و سفید امضاء، استقرار بیش از پیش شرکت های پیمانکاری، خصوصی سازی از هر نوعی و دستمزد ماهانه ۴۸۹ هزار تومان آن هم در صورتی که با تاخیر پرداخت نشود، هستند. یک خانواده ۴ نفرۀ کارگری بی مَسکن، با این مبلغ و با این گرانی سرسام آور و تورم افسار گسیخته، فقط می تواند حداکثر ۱۰ روز دوام بیاورد. این در حالی است که خط فقر نسبی در کشور، یک میلیون و سیصد و پانزده هزار تومان توسط کارشناسان دولتی اعلام شده است. به این ترتیب نظاره گر فروپاشی کانون گرم خانواده بودن، محرومیت از تحصیل فرزندان، کار کودکان و دست فروشی خانوادگی، اعتیاد، فحشاء و تن فروشی زنان و دختران را باید به اینها افزود.
این زندگی نکبت بار با چهرۀ غم بار کودکان کارگر، تداوم خویش را هر روز و هر روز با سماجت و گستاخی هر چه افزون تری به رخ کارگران می کشد. امروز کارگران از هم می پرسند که آیا نقطۀ پایانی به این زندگی نکبت بار خواهد بود؟ امروز دیگر رویای کارگران، آرزوی نه یک زندگی مرفه و مدرن به سبک آقازاده ها، بلکه امنیت شغلی است. کارگر نمی خواهد اخراج شود، می خواهد یک شیفت کار کند، می خواهد دستمزدش تا آخر برج کفاف زندگی اش را بدهد، می خواهد شرمندۀ فرزندانش نشود، می خواهد با یک شیفت کاری هزینه درمان و خوراک و پوشاک و تفریح و تحصیل فرزندانش را تامین کند، می خواهد در حد امکان شب عید را در کنار خانواده بدون شرمندگی و بدون ترس از طلبکار سر کند. کارگری که سه شیفت در شبانه روز کار می کند، بچه هایش با پارک و سینما، تفریحات کودکانه، هدایای رنگارنگ و سفر سال نو بیگانه می شوند، مطالعه ی روزنامه و کتاب در زندگی اش جایی ندارد. کارگران در ایران اعتصاب می کنند، جاده می بندند، خودسوزی و خودکشی می کنند که حقوق و مزایای ماه ها به تعویق افتاده ی خود را به چنگ آورند تا شرمنده ی خانواده نشوند. اما متاسفانه امروزه مصایب و مشکلات، به واقعیت زندگی روزمرۀ کارگران تحمیل شده است.
نظام سرمایه داری در ایران به غیر از مسائل و مشکلات معیشتی و بیکاری، کارگران را با معضل بزرگی به نام زندگی قسطی مواجه کرده، کارگران از مسکن مهر گرفته تا اتومبیل لیزینگی و لوازم خانگی قسطی و خوراک و پوشاک و هزینه ی تحصیل قسطی و غیره دست به گریبان گشتند، ولی با این وجود کارگر از ترس سر و صدای طلبکار و توقیف مسکن و ماشین و غیره توسط عوامل نظام سرمایه داری مجبور است تحت هر شرایطی کار کند و به نوعی ذلت را بپذیرد، اما هم طبقه های زحمتکش و شریف تنها ره رهایی از این ذلت و استثمار، اتحاد و همبستگی و متشکل شدن کارگران در همه حوزه های کارگری است.
ما کارگران خواستار:
۱-      افزایش دستمزدها بر اساس ماده ۴۱ قانون کار.
۲-      تشکیل تشکل های مستقل و مورد نظر کارگران و به رسمیت شناختن این تشکل ها توسط دولت.
۳-      حق اعتصاب و اعتراض و تجمع و راهپیمایی.
۴-      تضمین امنیت شغلی همه ی کارگران به ویژه لغو هر گونه قرارداد موقت و سفید امضاء و حذف واسطه های پیمانکاری.
۵-      متوقف کردن اخراج ها و بیکارسازی های گسترده.
۶-      لغو سه جانبه گرایی که همیشه در نهایت به نفع سرمایه داران بوده است.
۷-      ایجاد کار برای هر کارگر آماده به کار و بیمه بیکاری برای کلیه کارگران بیکار.
۸-      تساوی حقوق زن و مرد و رفع هر گونه ستم به زنان به ویژه ستم مضاعف کارفرمایان بر زنان کارگر.
۹-      پایان دادن به دستگیری کارگران و آزادی بی قید و شرط تمام کارگران زندانی و بازگشت به کار همۀ آنها یا پرداخت ۵۰ درصد حقوق طبق ماده ۱۷ قانون کار و پرداخت حق بیمه به همسر و فرزندان تا زمان رفع محکومیت.
۱۰-  لغو کار کودکان و ایجاد شرایط مادی و روحی مناسب برای رشد کودکان آسیب دیده و بی سرپرست.
۱۱-  گنجاندن روز کارگر در تقویم کشوری به عنوان روز تعطیل رسمی.
۱۲-  توقف خشونت ها و تبعیض دولتی و غیر دولتی علیۀ کارگران مهاجر به ویژه کارگران افغان و برخورداری کامل آنها از حقوق شهروندی و کارگری.
۱۳-  لغو احکام ناعادلانه قضایی شامل اعدام، شلاق، جریمه، حبس، تبعید و غیره علیه فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی.
۱۴-  لغو مجازات مرگ.
هستیم.
در نهایت به شورای امنیت سازمان ملل و بویژه قدرتهای غربی و آمریکا اعلام می کنیم که ما کارگران ضمن محکوم کردن سیاستهای جنگ طلبانه و ماجراجویانۀ جناحهایی از دولت ایران، خواستار لغو تحریم های اقتصادی که مستقیماً خانواده های طبقه کارگر و مردم زحمتکش را نشانه گرفته هستیم و هر گونه طرح و بحث و لفاظی دوبارۀ حملۀ نظامی و حتی اندیشیدن به این بلای خانمانسوز را شدیداً محکوم می کنیم و با تمام توان و امکانات خود در برابر هر گونه تجاوز احتمالی به کشور و جامعه ایران ایستادگی می کنیم.
زنده باد کارگر
زنده باد اتحاد کارگران
زنده باد آزادی و برابری
پاینده باد جنبش کارگری
رضا شهابی زکریا کارگر و راننده ی دربند- عضو هیأت مدیره و خزانه دار سندیکای کارگران شرکت واحد
زندان اوین اندرزگاه ۳ سالن ۱ اتاق ۳
ساعت ۳۰/۲۲ مورخه ۸/۲/۱۳۹۲
کمیته ی دفاع از رضا شهابی- ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢

چشمان. نيما منتظرازادي هميشگي پدر است.تماس مقام دادستاني با همسر بهنام ابراهيم زاده


.
        امرو ز دوشنبه  نهم ارديبهشت نيما ابراهيم زاده بارديگر شيمي درماني ؛
وپرتو درماني ؛ وتزريق خون شد.   نيما ابراهيم زاده همچنان در پي وخامت حالش در بيمارستان محك كودكان بستري است به نيما ابراهيم زاده امروز خون تزريق كردند  همچنين امروز نيما در بخش شيمي درماني شيمي درماني هم شد ودر بعداز ظهردر بخش راديو تراپي منفي سه پرتو درماني شد بعد از پرتو درماني نيما به بخش شيمي درماني برگردانده شدتا براي بار دوم به بدن نحيفش خون تزريق كنند. نيما به شدت از خوردن وآشاميدن طفره ميرودوميل به خوردن واشاميدن ندارد نيما حالت تهوح وسرگيجه واز نارحتي هاي متعددي رنج ميبرد  پزشكان بهبودي نيما را نامشخص وغير قابل پيش بيني مي دانند امروز مقامات دادستان با همسر بهنام ابراهيم زاده كه در بيمارستان به عنوان همراه فرزندش در كنار نيما مراقب اوست تماس تلفني داشته اند تاكيد كرده اند كه بايدسه شنبه فردا بهنام ابراهيم زادبه دادستاني مراجعه كند اين تماس در حضور نيما در بيمارستان صورت گرفته است وبه همين منظور نيما از ان لحظه به شدت وايت وپلاكت هاي بدنش افت كرده وپاين آمده است.پزشكان بيمارستان محك همچنان تاكيد دارند حضور بهنام در كنارفرزند بيمارش براي بهبودنيما به طور جد مي تواند مثمر ثمر باشد پزشكان معتقدند از انجا كه نيما در سن بلوغ قرار داردودچار بحرانهاي ناشي از اين سن خاص است دوري از پدر نيز همه مشكلات فوق را تشديد مي كند .با توجه به  اگر اينكه هر لحظه امكان دارد بهنام ابراهيم زاده را در حال حاضر كه تنها فرزندش در بستر بيماري است  به زندان برگردانند لازم وضروري است نهادها وسازمانهاي حقوق بشري وانساندوست احزاب وگروهها ي مترقي وانساندوست نسبت به برگرداندن بهنام به زندان بي تفاوت نباشند وخواهان ازادي بي قيد وشرط اين فعال كارگري وكودك باشند همچنين جامعه جهاني بايد از هر طريق ممكن اين خانواده كه متحمل هزينه ي سنگيني شده اند حمايت كنند خانواده بهنام ابراهيم زاده شايسته بيشترين حمايتها مي باشند.

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳, سه‌شنبه

فراخوان براي برگزاري مراسم روز جهاني كارگر در تركيه


جهت همبستگی بیشتربه سیل خروشان طبقه کارگرجهانی بپیوندیم

روز جهانی کارگر، روز گرامیداشت مبارزات کمون پاریس، 1886 شیکاگو، انقلاب اکتبر و دویست سال تاریخ مبارزه انقلابی طبقه کارگر در اقضا نقاط جهان است، روز دفاع و خواست آزادی و برابری اجتماعی و اقتصادی است، روز دفاع از حقوق خود و هم طبقه ای هایمان و دفاع از مطالبات ،مبارزات و دستاوردهایمان است ،روز حمایت از زندانیان سیاسی و رهبران بازداشت شده طبقه کارگر است ،روز اعلام انزجار  و اعتراض به گرانی، فقر و فلاکت ، سرکوب و استبداد و اعتراض به استثمار و نابرابری اجتماعی و اقتصادی است .
روز  جهانی کارگر، روز اوج نبرد و مبارزه میان کار و سرمایه است . روز افزایش افشای جنایات سرمایه داری علیه بشریت است، روز همبستگی آزادیخواهان ، انقلابیون ، نیروهای دمکراتیک در جهت مقاومت و هجوم به نظام ضدبشری سرمایه داری از جمله جمهوری اسلامی ایران است.
روز جهانی کارگر ، روزی است که اعلام می داریم تمام بدبختی و فلاکت بشریت حاصل وجود نظام سرمایه داری در جهان و جمهوری سرمایه داری ارتجاعی اسلامی در ایران است...
با شرکت در مراسم روز جهانی کارگر در تمامی دنیا ضمن اعلام همبستگی با مبارزات بی وقفه طبقه کارگر و جنبش های ضد سرمایه داری ، به تعرضات روزافزون علیه زندگی مردم  اعتراض خواهیم کرد.
در این راستا کمیته حمایت از شاهرخ زمانی و جمعی از فعالان سیاسی ایرانی پناهنده در ترکیه از تمامی نیروهای فعال ، انقلابی ، آزادیخواه ، برابری طلب و فعالین کارگری و سیاسی برای شرکت در مراسم روز جهانی کارگر در شهر استانبول ترکیه دعوت به عمل می آورند .
دوستان و رفقا بیایید دوشادوش  کارگران و زحمتکشان ترکیه اعتراضات خود علیه سرمایه داری و جمهوری  اسلامی را یک صدا فریاد بزنیم .
وعده دیدار ما روز چهارشنبه اول می  ساعت 9 صبح آکسارای استانبول
برای هماهنگی بیشتر با کمیته حمایت از شاهرخ زمانی و افراد زیر تماس برقرار نمایید .
1-     علی افشاری (در ترکیه)               
2-     حسین حمیدی                         
3-     مرتضی شریفی
4-     شجاع ابراهیمی
5-     محمد اشرفی

7-     اشرف عبودزاده بریهی (رویا)
8-     حمیدرضا کوهینی تفرشی
9-     ایده ترابی بابا اسکندری
10-اندیشه ترابی بابا اسکندری
11-الیاس ترابی بابا اسکندری
                    پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار:
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی


مقاومت زندانیان رجایی شهر همچنان ادامه دارد



به دنبال و در ادامه ی تشدید فشارهای ضدبشری بر زندانیان سیاسی رجایی شهر و قصد پایمال کردن تمام حقوق قانونی آنان از جمله تلفن، هواخوری ، تغذیه مناسب ، فضای مفید زندگی و تمام عرصه ها و آزادیهای موجود عمومی و کار در زندان و ادامه قتل عام طی یکسال و اندی (به تازگی علیرضا کرمی خیرآبادی که توسط رژیم و به دستور دادستان دولت آبادی و اطلاعات کشته شدند) روز 5 شنبه 28 فروردین ساعت سه و نیم بعد از ظهر ، جنایتکاران رژیم با برنامه ریزی قبلی اطلاعات ،به همراه مسئولین زندان، نزدیک به 50 نفر  به بند 12 رجایی شهر حمله کردند و با مقاومت شدید و پکپارچه زندانیان روبرو شدند .
در روند مبارزات داخل زندان روز شنبه  31 فروردین خالد حردانی مبارز سیاسی حبس ابد با 13 سال زندان به دادگاه فراخوانده شد و مورد تهدید قرار گرفت، لازم به ذکر است که خالد حردانی از رفتن به دادگاه  خودداری کرد و اعلام کرد که این دادگاه را به رسمیت نمی شناسد .
 همچنین افشین بایمانی زندانی سیاسی با حبس ابد توسط رئیس (قاتل) حفاظت فرجی نیا  شدیدا" مورد تهدید قرار گرفت .
این تهدید ها در جهت انتقام گیری به دلیل شکست ماموران در یورش 28 فروردین بر علیه زندانیان صورت می گیرد.
 در یورش 28 فروردین، زندانی 62 ساله نامق محمودی که به علت کاستی های عمدی رژیم در حال از دست دادن سوی چشمهایش است به شدت زخمی شد او به رئیس زندان مردانی گفت انگل جامعه تو انگل هستی و غیر از جنایت و رذالت هیچ کاری از دستت برنمی آید انگل بشر.
زندانیان همبسته و یکپارچه با نیروهای انقلابی و با شعارهای مرگ بر استبداد ، مرگ بر خامنه ای ، مرگ بر مدیران رژیم به مقابله با هجوم مزدوران حکومت رفتند .
معلم انقلابی رسول بداغی با صدایی رسا به نمایندگی از تمام زندانیان فریاد زد این چه جنایتی است که مرتکب می شوید بدانید که ما ساکت نخواهیم نشست و به تمام دنیا این جنایت شما را خواهیم گفت .
مردانی گفت :ما مأموریم و معذور و بداغی جواب داد شمر هم برای بریدن سر حسین مأمور بود و معذور.
پس از فرار دشمنان قسم خورده مردم از مقابل مقاومت پکپارچه و آتش مقاومت زندانیان ، همان شب زندانیان با تشکیل مجمع عمومی فوق العاده تصمیم گرفتند به مدت سه روز اعتصاب کرده و غذای زندان را تحویل نگیرند .    
  لازم به ذکر است که در این طرح فاشیستی پوزه مسئولین زندان از جمله رئیس زندان مردانی ، فرجی نیا و خادم این جانی بالفطره به خاک مالیده شد و زندانیان درس بزرگی به آنان دادند که مردم انقلابی باید در مبارزه با رژیم مورد توجه قرار دهند .
فریده جعفری
4/2/1392

جان شهرام احمدی هموطن سنی مذهب در خطر است.


شهرام احمدی هموطن سنی مذهب در زندان رجایی شهر زیر اعدام می باشد . در هنگام دستگیری چون حکم با تیر کشتن و به عبارتی تیر خلاص او  را داشتند او را به گلوله بستند که در اثر اصابت پنج گلوله به شدت زخمی شد ولی در زیر فشار افکار عمومی و دوستانش از مرگ حتمی نجات یافت و زیر شکنجه اداره اطلاعات برای اقرار گرفتن و کشیدن اطلاعات مورد سواستفاده قرار گرفت در حال حاضر  جای گلوله عفونت کرده و او با خطر مرگ روبروست .
مسئولان زندان به دستور اراده و  وزارت اطلاعات اقدامی در جهت درمان ایشان نمی کنند تا هم سو و همراه با صحبتهای دولت آبادی مرگ تدریجی و ذره ذره زندانیان را در جهنم رجایی شهر تحقق بخشند .
چند روز پیش علیرضا کرمی خیرآبادی را کشتند و همین طور برادر شهرام ، بهرام احمدی را اعدام کردند .این قتلهای عمدی و علنی در شرایطی اتفاق می افتد که نهادهای به اصطلاح حقوق بشر فقط به لفاظی های توخالی بسنده می کنند و تلویزیونهای سرمایه داری در شوق آزادی اصلاح طلبان حکومتی له له می زنند چه بسا جای تردید ندارد چرا که حکومت خمینی دست پخت خود آنها بود و مخصوصا" اصلاح طلبان این نوکران با جیره و مواجب آنان .
امید نجات زندانیان سیاسی فقط و فقط با انقلاب عظیم مردم  علیه اعدام وشکنجه و برای آزادی زندانیان سیاسی محقق خواد شد .
ما از تمامی مردم آزادی خواه جهان و ایران و تمام سازمانها و احزاب مستقل و تشکلهای مردمی می خواهیم در مقابل جنایت رژیم بی تفاوت نباشند و بدانند آرمان و خواست زندانیان سیاسی آرمان و رهایی و خواست سعادت اجتماعی برای تمام مردم جهان می باشد.

جمعی از زندانیان سیاسی
زندان گوهر دشت  3/2/1392

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲, دوشنبه

محمد جراحي دوره ده روزه قرنطينه را در زندان می گذراند.


محمد  جراحي كارگر زندانی و عضو كميته پي گيري ايجاد تشكل هاي كارگري همچنان با بیماری سرطان که هدیه زندان به اوست، دست به گریبان است. پزشكان متخصص و معالج وي بدلیل امکان پذیر شدن ادامه معالجه و بهبود حال او دستور داده بودند كه دوره ده روزه قرنطينه را در محيط و فضاي  ويژه و بهداشتي بيمارستان و يا در منزل  بگذراند، این تجویز پزشکی که حق هر بیماری است با مخا لفت قوه قضاييه روبرو شد،
در نتيجه  ادامه معالجه اين كارگر زنداني از سوي پزشكان معالج  با مشكلات ايجاد شده از سوي قوه قضاييه چندان مثمر ثمر واقع نگرديده است.
مخالفت و ایجاد مشکل از طرف قوه قضاییه در حالی صورت می گیرد که  در ملاقات خانواده اين زنداني با دادستاني به انها قول همكاري لازم داده شده بود.
مخالفت مسيولين زندان با مراجعه محمد جراحي به بيمارستان و يا منزلش جهت گذراندن دوره نقاهت در حقيقت اقدام به قتل عمد اين كارگر زنداني مي باشد.
ما كارگران و خانواده ايشان و اعضاي كميته پي گيري مسئولیت هر گونه اسيبي به اين كارگر زنداني را به عهده و اراده مستقيم قوه قضاييه ميدانيم.
و پاسخگوي عواقب نا هنجار اين عدم همكاري با معالجه  محمد جراحي قوقضاييه و دولت جمهوري اسلامي مي باشد.
   
      كميته پيگيري ايجاد تشكلهاي كارگري
31/1/1392

تجمع اعتراضی علیه زندانی کردن کارگران



۱۳۹۲ فروردین ۲۸, چهارشنبه

زندانیان سیاسی شعار مرگ بر استبداد ، ... سر دادند.


     با گسترش اعتراضات به پیام زندانیان سیاسی جواب عملی بدهیم

مقاومت زندانیان سیاسی سالن 12 زندان رجایی شهر در برابر یورش وحشیانه زندانبانان و سر  دادن شعار مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر استبداد ، مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر .
تفتیش و زیر و رو کردن و شکستن و زیان وارد کردن به وسایل زندانیان به عادت دائمی ماموران زندان تبدیل شده است که هر از چندگاهی تحت یک برنامه ناگهانی برای پیدا کردن وسایل خاصی با تعدادی زیاد مامور به داخل سالن و اوطاق ها می ریزند ودر حین گشتن لوازم زندانیان بیشتر انها را تخریب و شکسته و لوازم قیمتی آنها را می دزدند بر مبنای چنین عادتی روز چهارشنبه 28 فروردین 1392 ساعت سه و نیم بعد از ظهر حمله وحشیانه و غیر انسانی مردانی رئیس زندان به همراه 25 سرباز گارد ، 15 تن از مأمورین لباس پلنگی و نیرو های حراست و رئیس اطلاعات زندان به سالن 12 زندان رجایی شهر وسلولها محل استراحت زندانیان سیاسی هجوم آوردند زندانیان را به زور به حیاط فرستادند و بعد شروع به گشتن لوازم زندانی ها کردند ماموران در حال گشتن وسایل بودند که زندانیان در حیاط طی بحث و گفتگو تصمیم می گیرند به عمل غیر انسانی اعتراض کنند سپس بطور دسته جمعی شروع به خواندن یار دبستانی کرده و در حین سر دادن شعار های همچون مرگ بر دیکتاتور ، مرگ بر استبداد و مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر، به سمت سالن حرکت و با مأمورین زندان مقابله کرده آنها را مجبور به ترک سالن می کنند مأمورین در این یورش نا گهانی باعث تخریب اموال زندانیان شدند که توسط خود آنها تهیه شده بود، همچنین ماموران در حین فرار از سالن یکی از زندانیان ، پیرمردی به نام نامق محمودی را مورد ضرب وشتم قرار دادند که صورت او  کاملا" مجروح شده است، مامق محمودی بدلیل شکنجه و عدم مداوا دچار ضعف شدید بینایی شده است. این تهاجم ضدبشری و ضد انسانی در حالی صورت می گیرد که زندانیان سیاسی چندی پیش یکی از هم بندان خود به نام علیرضا کرمی خیرآبادی را از دست دادند، علیرضا کرمی خیرآبادی تحت فشارهای غیرانسانی زندانبانان و تحت شکنجه حکومت چندی پیش به مرگ مشکوکی جان سپرد .
لازم به یاد آوری است در ساعت 21  چهارشنبه 28/1/1392 زندانیان سیاسی تشکیل مجمع عمومی دادند در این مجمع عمومی تمامی زندانیان شرکت داشتند و تصمیم گرفتند که جهت اعتراض به اعمال غیر انسانی رئیس و ماموران زندان از امروز تا آخر روز شنبه 31/1/1392 دست به اعتصاب غذا بزنند.

پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار:
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی