۱۳۹۲ مرداد ۷, دوشنبه

دلیل دیگری در جهت اثبات صف بندی طبقاتی

گزارش پر از دروغ و جانبدارانه بهمن احمدی امویی اثبات می کند که پیام اصلی مصاحبه با آقای رحیمی که در تاریخ 3/5/1392 منتشر شد صدر صد درست است.

دلیل دیگری در جهت اثبات صف بندی طبقاتی

چرا عوامل سرمایه داری می خواهند زندانیان جنبش کارگری را حذف کنند ؟

تقدیم به رفقای انقلابی که از جان خود مایه گذاشته و قهرمانانه در زندان و بیرون علیه بخش های مختلف سرمایه داری می رزمند.
طبقه کارگر همیشه مخالف زندان بوده و هست و خواهد بود بنا براین اصل، ما خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم حتی خواهان آزادی سبز ها که با جمهوری اسلامی همیشه همکاری کردند و در زندانها نیز همکاری می کنند، هستیم.

پس از اینکه مصاحبه ای با عنوان "مصاحبه با رحیمی، زندانی در گوهردشت" در تارخ سوم مرداد 92 منتشر شد نوشته ای از طرف بهمن احمدی امویی روزنامه نگار زندانی در گوهردشت در تارخ 5 مرداد 92 با عنوان عفو عمومی” همه زندانیان سیاسی و عقیدتی، پاسخ حاکمیت به اعتدال مردم باشد" منتشر گردید که دلایل بسیار محکمی در اثبات حقانیت پیامهای مصاحبه منتشر شده با رحیمی را در خود دارد. هر چند که می تواند چنین انطباق تاریخی تصادفی باشد ویا واقعا" آقای امویی قصد بر خورد با مصاحبه فوق را داشته باشد هر کدام باشد چندان مهم نیست بلکه مهم نوع بر خورد به جنبش و طبقه کارگر و جنبش دانشجویی ، جنبش زنان و معلمان است که آنها را حذف کرده است.

احمدی امویی به عنوان مدافع سه جانبه عمل می کند، از یک طرف جمهوری اسلامی را تطهیر می کند و ازطرف دیگر خواهان آزادی زندانیان است و در همین حال برای خدمت به نظام سرمایه داری هویت مستقل کارگران را بطور کل حذف می کند.
 می توان گفت اطلاعاتی ظاهرا" بسیار دقیق از تعداد زندانیان ارایه می دهد.
آیا آقای امویی به مدارک زندانیان دست رسی دارد؟
اینکه آقای احمدی امویی به مدارک تمامی زندانیان  دسترسی داشته باشد و پرونده همه زندانیان را بررسی کرده هر کدام را در یکی از 9 گروه من در آوردی خود یا ... قرار داده است خود در جایگاه زندانی یا مامور عالی رتبه بودن ایشان ایجاد شک می کند. مگر اینکه بپذیریم چنین آماری را کس دیگری به ایشان داده است ، اما در " گزارش فوق" ایشان ادعا دارد که آمار فوق را در تحقیقات میدانی بدست آورده است.
معنای تحقیقات میدانی چیست؟
از نظر من یعنی ایشان به همه ی زندانها یا چند تا زندان با شرایط و وضعیت های متفاوت از هر جهت رفته و زندانیان را به صف کرده، شمرده است یا مثلا" طبق آمار که فعلا" معلوم نیست چه کسی از تمامی پرونده های زندانهای ایران گرفته و یا چه کسی به همه زندانها رفته و در شمارش میدانی زندانیان را به 9 گروه جدا کرده شمرده و آمارش را درآورده و در زندان گوهر دشت  به آقای احمدی امویی تقدیم کرده و گفته است شما اینها را منتشر کنید و یا شاید آقای امویی را سوار ماشین کرده و به مرکز سازمان زندانها برده اند و پرونده ها را بررسی کرده شمرده و آمار را به دست آورده است و برای تحقیقات میدانی ایشان را سوار ماشین یا هواپیما کرده اند و به شهرهای مختلف برده اند و ایشان زندانیان را به 9 صف جداگانه تقسیم کرده و شمرده است شاید ایشان ادعا کند که نمونه آماری از بند 350 و رجایی شهر گرفته است ،اما می دانیم نمونه های اماری علمی هستند و برخی تصادفی انتخاب می شوند و غیره که هیچ کدام با وضعیت ایشان جور در نمی آید، اما این هم مهم نیست که ایشان چگونه این امار را بدست آورده است بلکه مهمتر از همه این است که اهداف ایشان از این گزارش چیست؟ ایشان می خواهد نشان بدهد که :
1-  حکومت ایران که مورد علاقه خود ایشان نیز است  بهتر از حکومت ترکیه ، مصر و کشورهای عرب است  . چرا که ایران تنها 1000 زندانی سیاسی دارد  ایشان نوشته است "کافی است تنها به تعداد زندانیان سیاسی چند هزار نفری در ترکیه و ۱۶ هزار نفری تا همین یک سال و اندی پیش مصر در زمان مبارک و زندانی های سیاسی چند صد نفره کشورهای حاشیه خلیج فارس که با توجه به جمعیت شان رقم بالایی است نگاهی انداخته شود و همزمان میزان فشارهای نهادهای بین المللی و حقوق بشری دنیا و خواست اجتماعی درونی این جوامع را درباره زندانیان با وضعیت ایران مقایسه کرد."
یعنی اینکه فشار های بین المللی علیه دولت ایران ناروا است و همچنین جمهوری اسلامی دمکراتیک تر از ترکیه و مصر است یا مثلا" دیکتاتور نیست ، ما فعلا" کاری به این نداریم که در ایران سندیکای مانند ترکیه وجود ندارد ، در ترکیه احزاب حتی چپها دارای دفتر و دستک هستند و در ایران اگر کسی فقط بگوید من سوسیالیست یا مارکسیست هستم زندانی می شود و صدها مورد این چنینی می توان در مورد مصر و ترکیه مثال اورد که حتی اگر سوری هم باشند جمهوری اسلامی طاقت تحمل سوری را نیز ندارد و احمدی امویی حکومت فاشیستی جمهوری اسلامی را با ترکیه و مصر مقایسه می کند و می خواهد توده ها را فریب بدهد این یعنی همان خوش رقصی سبز گونه ،
  سوال ایجاست که اگر خامنه ای یا وزارت اطلاعات بگوید ما فقط 1000 زندانی سیاسی دارم کسی قبول نمی کند اما اگر یک زندانی بگوید ممکن است قبول شود حتی بشتر مواقع اینکه کدام زندانی این گزارش را می دهد مورد توجه قرار نمی گیرد در حالی که آقای امویی با نظام جمهوری اسلامی مشکلی ندارد فقط با باند احمدی نژاد مشکل دارد یعنی می توان نتیجه گرفت ایشان نیز در جنایات جمهوری اسلامی شریک بوده است .
2- تقسیم زندانیان به تروریست و غیر تروریست این نیز خواست جمهوری اسلامی است از قلم یک زندانی سرازیر می شود.
3- زندانیان هویت طلب را تجزیه طلب خواندن به زیان زندانی و به نفع جمهوری اسلامی و شونیسم تمام می شود . این نیز اثبات می کند که امویی شریک جرم است.
4 – اما از همه اینها مهمتر وظیفه دیگری است که احمدی امویی هم در قبال جمهوری اسلامی و هم در مقابل طبقه ای که به آن تعلق، حداقل فکری دارد که باید با جان و دل انجام دهد است و آن حذف جنبش و طبقه کارگر و مبارزات طبقه کارگر در تقسیم بندی ساختگی وزارت اطلاعاتی و نظام سرمایه داری در مورد زندانیان است، که در 9 گروه زندانیان ، زندانیان کارگری وجود ندارند تنها آنها را در زیر گروه سبز قرار داده است و این دلیل بسیار محکمی است که ثابت می کند که صف بندی طبقاتی در زندان با شدت و حدت ادامه دارد،و این عوامل سرمایه داری با چه جدیتی علیه طبقه کارگر ، فعالین کارگری بخصوص علیه شاهرخ زمانی و دوستانش در زندان و بیرون زندان فعالیت گسترده می کنند.
 حذف جنبش های اجتماعی حتی در مورد تقسیم بندی زندانیان در واقع صفبندی طبقاتی و نشان دهنده دشمنی سیستماتیک و برنامه ریزی شده عوامل سرمایه داری با  جنبشهای اجتماعی مانند زنان ، دانشجویان که هم پیمانان جنبش کارگری و معلمان که بخشی از جنبش کارگری و به خصوص با جنبش کارگری است. تمام تلاش شان حذف جنبش کارگری و فعالین کارگری است و این نیز نمی تواند بدون برنامه ریزی وزارت اطلاعات و هم پیمانی سبزها باشد .
بارها اخبار به دست ما می رسید که اصلاح طلبان زندانی برای استفاده از تسهیلات زندان مانند مرخصی ، ملاقات حضوری ، تلفن و … با مأموران همکاری می کنند در واقع برخی از آنها در سال چندین بار بدون اینکه خبری پخش شود یا مشکلی داشته باشند به مرخصی می روند و البته گفته می شد در قبال همکاری و خوش رقصی هایشان چنین دستاوردهایی را بدست می آورند و این مطلب اخیر  احمدی امویی یکی از آن خوش رقصی هاست . در حالی که رضا شهابی و محمد جراحی ، نامق محمودی ، رسول بداقی و... سخت بیمار هستند اما اجازه مداوا به انها داده نمی شود، و احمدی امویی همین زندانیان بیمار را با حذف جنبش کارگری خذف می کند چیزی که جمهوری اسلامی را خوشحال می کند.
در ایران صد ها زندان رسمی وجود دارد و زندانهای ناشناخته و غیر رسمی نیز بسیار است آیا واقعا" می توان این گزارش را به عنوان حقایق پذیرفت؟ آیا در ایران مانند ترکیه و مصر زنداینان سیاسی آمار دارند که بررسی شود؟ آیا واقعا" در ایران فقط  1000 زندانی سیاسی است ؟آیا می توان زندانیان جنبش زنان ، و جنبش دانشجویی و کارگران زندانی  را به عنوان زندانیان سبز دسته بندی کرد ؟ چه کسی به امویی چنین حقی را داده است که آنها را در زیر گروه زندانیان سبز قرار بدهد ؟
آیا زندانیان مربوط به کمیته پیگیری ... ، کمیته هماهنگی ...، اتحادیه آزاد کارگران ، سندیکای واحد ، سندیکای هفت تپه ...، دانشجویان متعلق به جنبش دانشجویی ، یا زندانیان جنش زنان و یا معلمان انقلابی زندانی، و آیا شاهرخ زمانی ، رضا شهابی ، محمد جراحی ، پدرام نصر الهی و... حاضر هستند ننگ سبز بودن را بپذیرند؟
پس چرا امویی چنین دروغی و چنین حذفی را سر هم بندی کرده است ؟
نیرو های کارگری در مقابل ارایه چنین اخبار دروغ و حذف طبقاتی نباید ساکت بنشینند.
باید از خود بپرسیم چرا ؟
چون سرمایه داری می خواهد دشمن اصلی خود را حذف کند و عواملش فعلا" صورت مسئله را حذف می کنند.

دو نامه از رفیقی برای من پس از انتشار مصاحبه با آقای رحیمی رسید که نوشته بود تعدادی از دوست داران مجاهدین از اینکه در مصاحبه با سبز ها و اصلاح طلبان همکار نامیده شده اند ناراحت بودند من برای ان رفیق نوشتم این یک مصاحبه است و آقای رحیمی نظرات خود را گفته است و البته خود من هم این اعتقاد را دارم که همه انها در یک صف و در مقابل صف کارگران قرار دارند و برای اثبات این گفته کافی است گزارش بهمن احمدی امویی را بخوانید و ببینید که چگونه همه ی بخش های سرمایه داری را چه موافق و چه مخالف را آورده است و دقیقا" صف مقابل انها را که کارگران هستند حذف کرده است اگر مجاهدین واقعا" انقلابی هستند و اگر واقعا" طرفدار طبقه کارگر در مقابل بخش های مختلف سرمایه داری هستند باید بهمن احمدی امویی را زیر سوال قرار بدهند که چرا کارگران را حذف کرده است و اعلام کنند که خود شان بخشی از جنبش کارگری هستند و برای انقلاب کارگری مبارزه می کنند هر زمان مجاهدین به صورت رسمی گزارش امویی را نقد کردند و رسما" اعلام کردند که برای جنبش و انقلاب کارگری فعالیت می کنند ان وقت می توانیم در مورد انها به بحث دیگری بنشینیم.

فریده جعفری

7/5/1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر