۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه

هیئت های اروپایی بازدید کننده از ایران به عنوان نماینده حقوق بشر یا لابی گری اقتصادی؟

در پی شکست و بن بست کامل سیاست های ضد مردمی رژیم و جنگ باند های درونی برای دریافت سهم بیشتر ثروت و قدرت، وهم چنین انزوای روز افزون جهانی ودر نتیجه خطر فروپاشی از طریق خیزش عمومی و انقلاب، حاکمیت ارتجاع جمهوری اسلامی را بر آن داشت تا از یک طرف بر شدت ابعاد خفقان و جنایت های خود بیافزاید و از طرفی دیگر، با عوام فریبی های «اصلاح طلبانه»، همانند انتخاباتِ سالهایِ  76 و 88 ،با یک سیاست برنامه ریزی شده، انتخاب نمایشی روحانی را به راه اندازد تا نابودی خود را چند صباحی به عقب بیاندازد و از اصلاح طلبان حکومتی  و این مردم فروشان و کاسه لیسانِ دیکتاتوری به عنوان سوپاپ اطمینان در جهت جلوگیری از انفجارها و آتش فشان های خشم و نارضایتی توده ها، علیه بهره کشی و استبداد استفاده کنند تا آسیبی به جناح های حاکم نرسد.

در این راستا تمامی جناح های داخلی و خارجی ارتجاع جهانی به کمک فاشیسم حاکم شناخته شده بوق و کرنا به راه انداخته اند که دیگر فلاکت و بدبختی مردم ایران تمام شده است. آنها در تبلیغات خود اینگونه نشان می دهند که روحانی کلید گشایش مشکلات و معضلات اجتماعی را به مردم هدیه کرده و کشور را از ورطه بحران و نابودی نجات داده، زندانیان را آزاد کرده تا همگی به خانه های شان باز گردند.

اما تا کنون، نتیجه این «انتخاب» چیزی جز رشد بی سابقه تورم، گرانی، بیکاری همراه با تشدید خفقان و سرکوب و کشتار 400 نفر، که تاکنون اعدام شده اند،  نبوده است. همچنین در کارنامه صد روزه اش چیزی جز میدان دادن هر چه بیشتر به ارتش غارتگرانِ ثروت های عمومی، در لوای «خصوصی سازیِ» خدمات عمومی، مانند تامین اجتماعی و تخصیص سرنوشت بیشتر منابع و اموال مردمی مانند برق، گاز، آب و به تازگی، نفت، به دزدان و غارتگران مافیای  قدرت و ثروت و تخصیص کمترین بودجه به جاهایی مانند خوزستان که حتی صدای گربه های دست آموز رژیم را نیز درآورده چیزی نبوده است. در پیش بینی اعتراضات مردمی ، اقدام به انتخاب سرداران اطلاعاتی مانند ربیعی و یونسی برای ارعاب و سرکوب و استثمار کارگران تحت ستم کرده است. همچنین برای پر تر کردن جیب حامیانش با برنامه ای از قبل تعیین شده ، وزیرانی مانند زنگنه و ... را برگزیده که آواز فساد مالی شان برای هیچکس ناشنیده نمانده است. الان نیزشرکت نفت را به نام خصوصی سازی به صورت سرمایه های خارجی به حراج گذاشته اند. و ده ها مورد دیگر. دزدان و چپاول گران ثروت های عمومی ثروتمند ترین کشور جهان را به نابودی می کشانند و با آمار فقر 80 درصدی مردم ، و بالاترین آمار نقض حقوق بشر، در شکنجه،زندان و اعدام فعالین کارگری و اقلیت های مذهبی، سرکوب فعالان برابری حقوق زنان و نابودی سازمان ها و تشکل های مستقل، تبعیض طبقاتی ،جنسی، ملی و مذهبی، گوی سبقت را از مخوف ترین حکومت های تاریخ ربوده اند.

سوال ما این است که آیا چنین رژیم ضد مردمی مستحق حمایت و دفاع، مخصوصا از طرف به اصطلاح افراد و نهاد های مترقی اروپایی میباشد ؟

قبول دعوت رژیم از طرف ایشان، تنها نشانگر ترجیح سود و منافع احزاب سرمایه داری اروپا، در عوض دفاع از حقوق بشرومطالبات دمکراتیک مردمی، مانند آزادی بیان ، قلم ، اندیشه ، تجمع ، تشکل و اعتراض و چشم پوشی برتمامی جنایت های حکومت ولایت مطلقه فقیه می باشد.

ما ضمن محکوم کردن برقراری چنین روابطی در شرایط کنونی، آنرا کمک به رژیم برای ادامه سیاست های ضد انسانی و سرکوب گرانه دانسته که آگاهانه بر وحشی گری های حکومت پرده ساتر کشیده و دستان آنرا باز گذاشته و ادامه آنرا تشویق میکند. ما سکوت مجامع ،نهاد ها  ،سازمان ها و رسانه های به اصطلاح مستقل را شدیدا محکوم میکنیم.

ما به عنوان مشتی از خروار ها زندانی در زندانهای سنندج، اهواز، ارومیه، تبریز و تهران اعتراض میکنیم که چرا از زندان مخوف رجائی شهر که به عنوان قبرستان مرگ تدریجی اوسانلوها، کرمی ها و اعدام زانیار و لقمان مرادی، شهرام احمدی و حبس های طویل مدت حردانی با 14 سال،محمد نظری با 20 سال و بقیه 250 زندانی عقیدتی- سیاسی با حبس های طولانی و طویل المدت دیدن نمی کنید؟ چرا کمیته حقیقت یاب و بازرس ویژه اعزام نمی کنید تا ببیند که این زندانیان از کوچکترین حقوق تاکید شده و مرسوم خود محروم میباشند!

مردم ستمدیده و زحمتکش ایران باید بدانند که چرا رسانه ها و جناح های داخلی و خارجی ثروت و قدرت، نه تنها  به زندان های طویل المدت و اعدام های فرزندان شان به نام یاغی و تروریست و محارب اعتراض نکرده و افشا نمی سازند، بلکه برای موجه سازی این خکومت، آزادی اصلاح طلبان حکومتی را در ساز دهل کرده و به خورد جهانیان می دهند.

ما ستم دیدگان باید بدانیم همانطور که اربابان ثروت و قدرت سرمایه جهانی، دیروز در مقابل انقلاب عظیم مردمی، نقش خمینی را در ماه کشیده و روی کار آوردند تا منافع خود را تامین کنند، اکنون نیز بدنبال نوکران دیگری برای منحرف کردن انقلاب آینده می باشند.

قدرت ما در درک آگاهانه از منافع طبقاتی خود بر پایه مطالبات اساسی و راه و رسم های مبارزه است. 

چاره ما رنجبران وحدت و تشکیلات است.

زندان گوهر دشت کرج  21آذر 92
 
صالح کهندل،خالد حردانی،شاهرخ زمانی،محمد حنیفی،محمد نظری،افشین حیرتیان،ناصح یوسفی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر