۱۳۹۳ خرداد ۲۲, پنجشنبه

بیانیه 106


به آزار و اذیت بهنام ابراهیم زاده و جعفر عظیم زاده پایان دهید!!!

بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی بعد از اینکه ماموران از یگانها و نهاد های ضد انسانی و ضد کارگری تحت نظارت مسئولین مربوطه به بند سیاسی 350 زندان اوین حمله کردند و در ان حمله ددمنشانه زندانیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و سپس تعدادی از انها را به انفرادی منتقل کرده مورد شکنجه ، اذیت و ازار قرار دادند، همچنین علیه برخی از انها مجددا" اقدام به پرونده سازی کردند یکی از آن زندانیها که مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفتند کارگر زندانی بهنام ابراهیم زاده است که هنوز در انفرادی تحت بازجویی و شکنجه مداوم  بسر می برد، هنوز مشخص نشده است ماموران و سربازان گمنام امام زمان و خدمت گذاران  جمهوری اسلامی سرمایه داری که در طی خدمت به سرمایه داری جمهوری اسلامی مجهز به بیماری سادیسم نیز شده اند از جان بهنام ابراهیم زاده چه می خواهند؟
نظام اسلامی سرمایه داری برای پا برجا ماندن، آگاهانه و مداوم  به ارتکاب جنایت های  گوناگون توسط ماموران و مسئولانش که دائما" از روش های ضد انسانی و ضد کارگری به دو صورت سیستماتیک و سلیقه غیر قانونی و ضد قانونی  استفاده  می کنند، وابسته است، البته عملکرد جنایتکارانه مسئولین و ماموران با روی کرد سلیقه ای و بیمار گونگی  ( سادیستی که به بخشی از وظایف مذهبی این ماموران و مسئولین تبدیل شده است )  خود طی مدت سی و پنج سال عمر ننگین جمهوری اسلامی به نوعی سیستم ، عرف و سنت جنایت کارانه تبدیل شده است، که بر علیه همه ، از راه های گوناگون ، و از زوایای مختلف در جامعه به مردم تحمیل می شود، بارزترین و شفافترین شکل این جنایات علیه زندانیان سیاسی بخصوص کارگران زندانی خود را نشان می دهند، در این نظام سرمایه داری اسلامی کارگران به دلیل اعتصاب ، شکایت از کارفرما،اعتراض به معوقه شدن دست مزدهای خود ، تلاش برای ایجاد تشکل ، فعالیت برای حفظ شغل و داشتن امنیتی شغلی در واقع تلاش برای زنده ماندن و گذراندن زندگی خانواده خود مورد تهدید ، تعقیب ، دستگیری ، شکنجه ، محاکمه و زندانی می شوند، در حالی که همه ای این موارد در هیچ کجای جهان  بجزء جمهوری اسلامی سرمایه داری جرم محسوب نمی شوند، حتی این نظام ضد انسانی و ضد کارگری خانواده های زندانیان را نیز از اذیت و آزار بی نسیب نمی گذارد، در پی چنین عرف و سنت و آموزه های جمهوری اسلامی است که خانواده زندانیان نیز به صورت های مختلف همراه عزیزان زندانیشان مجازات می شوند.
5 روز پیش از زندان اوین به خانواده بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی تلفن کردند که می توانید پنجشنبه 22/3/1393 به ملاقات بهنام بیاید ، خانواده بهنام بنا به تجربیاتی که طی چند سال اخیر از بی قانونی و ضد قانونی بودن مسئولین، باز جوها و  نهاد های جمهوری اسلامی  بخصوص نهاد های مربوط به زندانیان سیاسی و همچنین ضد کارگری بودن مجموعه جمهوری اسلامی تجربیات بسیاری کسب کردند، به دنبال وجود چنین تجربیاتی بوده است که خانواده بهنام بعد از صحبت با تلفن فوق به دفتر خدابخشی که از مسئولین پرونده زندانیان است رفته و از او خواسته است که دست خطی بدهد چون بار ها گفته اند به ملاقات بیاید ولی وقتی رفتیم هماهنگی های لازم نشده بود و موفق به ملاقات نشدیم و خدابخشی با توجه به اینکه در جریان بوده است برگه ای نیز داده است، اما روز پنجشبه وقتی همسر و نیما پسر بهنام جهت ملاقات در زندان اوین حاضر می شوند ماموران می گویند بهنام اجازه ملاقات ندارد خانواده بهنام هر چه اصرار می کنند و توضیح می دهند که طبق روال عادی نیما باید در بیمارستان محک برای ادامه مداوای بیماری سرطان بستری شود و برای اینکه از نظر روحی توتانایی تحمل چنین مداوای را داشته باشد نیاز مبرم دارد پدرش را امروز ملاقات نماید با توجه به اینکه نزدیک دو ماه است ملاقاتی نداشته ایم و به خاطر نامشخص بودن وضعیت پدرش دچار استرس است ، اما هیچ کدام از این توضیحات و دستور خدابخشی کار ساز نمی شود و ماموران ضد انسانی و ضد کارگر به خانمواده بهنام اجازه ملاقات نمی دهند و چون پنجشبه بود که روز نیمه تعطیلی است خدابخشی نیز رفته بوده و خانواده بهنام امکان دست یابی به او را نداشتند ، اما می دانیم که متاموران و بازجوها امکان پیدا کردن خدابخشی را داشته اند و همچنین وظیفه داشتند طبق برنامه و اطلاع دادن خودشان ملاقات بدهند ، این نشان می دهد که بازجوها نقشه و توطئه  ای علیه بهنام در دست اجرا یا قصد ازار و اذیت خانواده او را دارند.
قابل ذکر است که این وضعیت نشانه در خطر بودن جان بهنام ابراهیم زاده است همچنین  با توجه به اینکه  بیش از 40 روز است از وضعیت جعفر عظیم زاده یکی دیگر از کارگران زندانی خبری در دست نیست و او را نیز به صورت گروگان گیری ربوده اند بنا براین جان جعفر نیز در خطر است. جسته گریخته شنیده می شود که جعفر را تحت فشار گذاشتند و مورد شکنجه و ازار قرار می دهند و از او می خواهند انحلال اتحادیه ازاد کارگران را اعلام کند، جعفر جانانه مقاومت می کند و البته ماموران دچار حماقت و سادیسم هستند ، و انقدر شعور ندارند که به فهمند تشکل کارگری به یک نفر یا چند نفر وابسته نیست ، حتی اگر جعفر چنین چیز محالی را اعلام کند باز این تشکل منحل نخواهد شد همان گونه که این باز جوها و ماموران تا به این روز موفق به دریافت چنین اعلامی از هیچ فعال کارگری نشده اند و صد البته از این پس نیز موفق نخواهند شد:

اما ، کارگران ، تشکل های کارگری و مردم آزادیخواه :
 وظیفه یک به یک همه ای ماست که از فرزندان مبارزمردم و کارگران فعال از هر طریق ممکن دفاع و حمایت نماییم، هشیار باشیم که جان بهنام ابراهیم زاده و جعفر عظیم زاده به دلیل بودن در انفرادی و نامشخص بودن وضعیت شان و همچنین در اعتصاب غذا بودن و بیمار بودن رضا شهابی و محمد جراحی و همین طور تحت فشار بودن شاهرخ زمانی و بقیه کارگران زندانی نیاز مبرم به حمایت و دفاع دارند ، آنها را فراموش نکنیم ، چرا که در خط مقدم مبارزه، با دشمن دست به گریبان هستند. از همین حالا باندیشیم که از چه طریقی و با کدام نیروها می توانیم در حمایت از این زندانیان اقدام به  فعالیت عملی نماییم .

زندانیان سیاسی ازاد باید گردد
بهنام و جعفر باید به سالن های عمومی منتقل شوند
به خانواده ها ملاقات داده شود

 پیش بسوی اتحاد بیشتر برای فشار بیشتر
پیش بسوی اعتراضات گسترده تر با شعار
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
22/3/1393
www.chzamani.blogspot.com
freeshahrookh@gmail.com



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر