۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

سلام دوستان و حامیان کمپین آزادی جعفر عظیم زاده

باز تکثیر از :
از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

توجه توجه  نکات جدید و ملاحظه را اضافه کنید.
سلام دوستان و حامیان کمپین آزادی جعفر عظیم زاده



 بدینوسیله نقشه راه کمپین در اختیار همه شما عزیزان قرار میگیرد. هر کس در محل و شهر خود میتواند هر بخشی از این نکات را اجرا کند.
هدف کمپین:ـ
 1ـ کمپین در مرحله اول میخواهد مسئله زندانی شدن جعفر عظیم زاده را به اطلاع تعداد هر چه بیشتری از مردم برساند. در همین راستا بی پایه بودن و دلایل پرونده سازی وزارت اطلاعات و قوه قضائیه و سیاست سرکوب فعالین کارگری و دیگر فعالین اجتماعی را به اطلاع همگان برساند. خود این اقدام کار مهمی است و میتواند فشار قابل توجهی به حکومت بیاورد. در ابتدا ما فکر میکنیم راهش این است که از طریق رسانه ها و میدیای اجتماعی بتوانیم این موضوع و وجود یک کمپین برای آزادی جعفر و دیگر فعالین کارگری را به امر تعداد هر چه بیشتری تبدیل کنیم. این کاری بس مهم و موثر است.
2ـ بنابر این از همه کاربران میدیای اجتماعی میخواهیم که وسیعا اطلاعیه ها و صفحه و گروه رسانه هایی مانند فیسبوک و تلگرام و غیره این کمپین را منتشر کنند و به اطلاع همه برسانند و دوستان خود را به پیوستن به این امر تشویق کنند.
در جمعها و بزرگ و کوچک خود را سازمان بدهند. این امر تنها در داخل کشور فعلا میتوانیم بگوییم در سطح شهرها و یا استانها دوستان اقدام کنند. برای دوستان خارج کشور قطعا توقع ما بسیار بیشتر است، به این دلیل که امکانات بیشتری در اختیار دارند، چه مدیای اجتماعی و شبکه ها خبر رسانی، چه حتی رجوع کردند با اتحادیه ها، سندیکالها تشکلهای کارگری و سازمانهای مدافع حقوق بشر و انسادوست
انجام موفقیت آمیز این قدم اول و هنگامی که کمپین تا حدودی شاخته شد، ما را کمک میکند که اقدامات عملی دیگر با اتکا به تعداد هر چه بیشتری پیش برده شود.
  3ـ همزمان ما مشغول اونلاین کردن صفحه ای هستیم که علاقه مندان بتوانند با امضا طومار حمایت از آزادی جعفر عظیم زاده به زبان فارسی و انگلیسی ابعاد جهانی به این حرکت بدهیم.
این صفحه بزودی اونلاین خواهد شد.
4ـ تراکتهایی تهیه و منتشر میشود که همه علاقه مندان میتوانند در انتشار آن گوشه ای از کار کمپین را به عهده بگیرند.
5ـ شعار نویسی و تراکت پخش کردن در شهرها و محلات مختلف در ایران کار دیگری است که همه شما عزیزانی که در ایران هستید میتوانید در حد توان اقدام کنید.
6ـ سازمان دادن اعتراض خیابانی وظیفه همه فعالین مدنی و تشکلهای مستقل از دولت است امیدواریم و تلاش میکنیم که در قدم اول همه تشکلهای کارگری دست به اقدامی مشترک بزنند.
 7 ـ در خارج همه فعالین کمپین و سازمانهای کارگری و مدافع حقوق انسانی میتوانند خود را بخشی از این کمپین بدانند و صدای کارگران زندانی باشند. آنها میتوانند آکسیونهای مشترک و همه گیر در خارج کشور سازمان بدهند. این وظیفه همه
سازمانهای کارگری و مدافعین راستین جنبش کارگری ایران و فعالین این کمپین است..
8ـ اکنون اطلاعیه کمپین خطاب به اتحادیه های کارگری منتشر شده است هر علاقه مندی میتواند به اتحادیه های شهر و کشور خود مراجعه کند و با تحویل این اطلاعیه از آنها بخواهد حمایتشان از کارگران زندانی را اعلام کنند و از دولت جمهوری اسلامی بخواهند فعالین کارگری زندانی و زندانیان سیاسی را آزاد کند.
9 ما برای وسعت بخشیدن به فعالیت کمپین احتیاج به مترجم داریم که بتوانند اطلاعیه ها و فراخوانهای کمپین را به زبانهای مختلف ترجمه کنند.
هر کس که توان ترجمه فارسی به زبانهای زیر را دارد لطفا به ما مراجعه کند و سهمی از فعالیت کمپین را به عهده بگیرد
ما اکنون و فوری به مترجم زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، عربی، ترکی، ژاپنی، چینی، کردی و …. احتیاج داریم.
  لطفا کسانی که امکان ترجمه به هر زبانی را دارند و میخواهند با کمپین همکاری کنند با ما تماس بگیرند پیشا پیش از همکاری همه عزیزان متشکریم.
کمپین برای آزادی جعفر عظیم زاده
kampagneazadi@gmail.com
30 No 2015
٩ آذر ١٣٩

باز تکثیر از :
از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
ما ضمن حمایت از کمپین برای آزادی جعفر عظیم زاده از تمامی کارگران ، فعالین و نهاد ها و  تشکل های کارگری و زحمتکشان داخل و از احزاب و سازمانهای انقلابی بیرون از ایران و همچنین از نهاد های کارگری و ۀزادی خواه کشورهای مختلف می خواهیم از هر جهتی که می توانند به حمایت از اهداف این کمپین اقدام نمایندو
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

10 /9/1394

از: کمپین برای آزادی جعفر عظیم زاده

اولین بیانیه کمپین آزادی جعفر عظیم زاده:

به: اتحادیه ها و سازمانهای کارگری
موضوع: درخواست حمایت از فعالین کارگری و کارگران زندانی در ایران

خانمها و آقایان!
جعفر عظیم زاده رئیس اتحادیه آزاد کارگران ایران به دلیل فعالیت برای تشکیل اتحادیه و دفاع از حقوق کارگران ایران به شش سال زندان محکوم شده است و اکنون در زندان اوین بسر میبرد.
در حکم کتبی دادگاه به آقای جعفر عظیم زاده جرایم او چنین فرمولبندی شده است: اقدام علیه امنیت ملی، بر هم زدن نظم عمومی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، تشکیل اتحادیه آزاد کارگران ایران، اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار، کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای آزاد کارگری، سازماندهی طومار اعتراضی چهل هزار نفری کارگران، تجمعات در مقابل مجلس و وزارت کار حول همین طومار با خواست افزایش دستمزد، مدیریت و شرکت در تجمعات و اعتصابات کارگری، شکایت از مسئولین صندوق سازمان تامین اجتماعی، نشست و برخاست با دیگر تشکلهای کارگری، سازمان دادن و شرکت در مراسمهای اول ماه مه، شرکت در تجمع جلو مجلس شورای اسلامی و اداره کار در تهران و...ـ
جعفر عظیم زاده یکی از رهبران شناخته شده کارگری ایران است که تا کنون چندین بار به جرم فعالیتهای کارگری بازداشت و زندانی شده است.
قبلا شاهرخ زمانی و تعداد دیگری از فعالین کارگری و مدنی به جرایمی از همین نوع زندانی شدند و در زندان جان باختند.
اکنون خانواده جعفر و همه فعالین کارگری و کارگران معترض ایران به شدت نگران جان و سلامت جعفر عظیم زاده هستند و این اقدام جمهوری اسلامی علیه فعالین کارگری میتواند جان جعفر را همانند شاهرخ زمانی به خطر بیندازد.
ما از همه اتحادیه ها و سازمانهای کارگری انتظار داریم که برای آزادی جعفر عظیم زاده و همه فعالین کارگری اقدامات لازم را بعمل آورند.
کارگران و مردم تحت ستم ایران از شما توقع دارند که ضمن خواست آزادی جعفر عظیم زاده و دیگر فعالین کارگری رژیم جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار بدهید و قاطعانه از خواست کارگران ایران برای آزادی تشکل و اعتصاب حمایت کنید.
.
کمپین برای آزادی جعفر عظیم زاده
29 نوامبر 2015

باز تکثیر از :
از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
ما ضمن حمایت از کمپین برای آزادی جعفر عظیم زاده از تمامی کارگران ، فعالین و نهاد ها و  تشکل های کارگری و زحمتکشان داخل و از احزاب و سازمانهای انقلابی بیرون از ایران و همچنین از نهاد های کارگری و ۀزادی خواه کشورهای مختلف می خواهیم از هر جهتی که می توانند به حمایت از اهداف این کمپین اقدام نمایندو
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

9 /9/1394

۱۳۹۴ آذر ۸, یکشنبه

A letter and an Article from Shahrokh Zamani


As an appendix to "the Alternative Workers News-Iran" No.: 4 

Shahrokh Zamani,   a member of The Provisional Board for Reopening of House-Painter Workers’ syndicate and the Follow-up Committee to Set up Free Labor Organizations struggled for the workers’ rights & freedom. He was murdered by the Islamic regime of Iran, after 5 years of imprisonment. In his funeral thousands of his comrades & friends gathered & shouted: we all are Shahrokh...His path is our Path... Shahrokh is our teacher....





The Islamic Regime of Iran Murdered political prisoner
(Shahrokh Zamani)

We have received news that Shahrokh Zamani died in Rajaee Shahr prison. We are saddened by this news. The criminal Islamic regime prisoned Shahrokh, put him under the most severe brutal torture, physically & psychologically, tried all sorts of hoaxes &tricks to keep him quiet & silence him. Despite all of the threats &crackdowns, Shahrokh in prison, not only did not stop, but also continued his activities in defending workers’ rights, & educating his co-workers. Shahrokh challenged the authorities & the anti-worker Islamic regime by turning prison in to a trench of struggle with his writings & guidelines.
Shahrokh, throughout of his life struggled for the liberation & the emancipation of working class from exploitation & oppression. Outside prison, in painter’s syndicate, as a member of The Provisional Board for Reopening of House-Painter Workers’ syndicate and the Follow-up Committee to Set up Free Labor Organizations struggled for the workers’ rights & freedom, & in prison did not stop for one moment from his humanitarian cause & purposes, defending the rights other social classes, prisoners/inmates & those who were sentence to death.
Shahrokh, with all his being was thinking about the emancipation of the working class from deprivation &exploitation, & hereby, with all his deficiencies, problems &deprivations inside prison tried to transfer/pass his ideas outside prison for the creation of political & trade union organizations through his various writings.
The continuation of his struggle & commitment to the revolutionary objectives of working class in prison was like a bullet in forehead & eyes of the corrupt & criminal ruling authorities. That is why, these gammas of crimes & corruptions, hated Shahrokh & others similar to Shahrokh, & therefore murdered him. Shahrokh, not only was under mental & physical pressures, but he was deprived from any medical treatment for his health issues, caused by many years of imprisonment.
Shahrokh was suffering from health & physical issue, but the prison officials, security & judicial forces were preventing him from medical treatment. The Islamic regime is responsible for his murder, & those responsible for this heinous crime must be brought to justice & pay for their criminal actions, the day after tomorrows’ revolution & freedom of the country from such Islamic oppression &exploitation.
Shahrokh is not the first victim of Islamic regime inside prison, & it will be the last one either. As long as this regime exists & rules with any element & form in its leadership, we will witness the same criminal murder acts. In order to achieve freedom & prosperity & a society clean/ away from such crimes &corruptions, there is no other way than overthrown of Islamic regime, &replacing it with establishment of a society free from components of Islamic regime, it means, the same society that Shahrokh was struggling for, outside& inside prison.
The solidarity committees –abroad sympathies & extend their condolence to Shahrokh’s families, relatives & his comrades in the follow up committee, all of his friends& the vanguards in working class.
In near future, we will try to organize a suitable & worthy ceremony to appreciate & remember a true& great fighter of the working class, also expose & protest against the crimes of the Islamic regime.
*shame on the capitalist Islamic regime, the murderer of Shahrokh Zamani
*Down with the Islamic regime
*Long live socialism
The solidarity committees with the Iranian workers’ movement- Abroad
13 September 2015
nhkommittehamahangi@gmail.com
SHAHROKH ZAMANI'S LETTER TO HIS DAUGHTER
September 15, 2014
Hello my daughter: You and I like many people in this world dominated by capital and have no freedom to exist and make decision for ourselves.
Either we must submit to the exploitative capitalist system and think like slaves by saying, this is our fate and destiny, we trust God, and  accept  oppression and exploitation by the mafia of might and wealth as our fixed and firm fate, or to be in search of reasons and to pursue notions and self-contemplation in which case, the ruling elite or the agents of capitalists frightened from our contemplations and inquiries then, they deprive us from little slavish freedom and to scare the rest of us who are looking for consciousness and wanting to gain their rights, transform life in to duplex hell. In this manner, oppression and pressure so intensifies that the world for activists, conscious of their rights become obscure and tenebrous, so that in such situation only with their class consciousness and correct analysis of self and the enemy can shed light on it and understand why and in fear of what, the enemy so frightened and violates even all the tenets, laws and principles of their own propagandas?
Dear daughter, for this question, there is only one scientific answer and that is to understand what class struggles is all about, our class enemy namely capitalist class usurped the power and panics from anybody to   contemplate in relation to self and class recognition, recognizing the way to acquire human and class rights and where class consciousness and struggle for acquiring human rights exists, capitalism violates everything and is not subject to any rules and principles of law and that is why they separated me from all my loved ones, all children, all youth and all humans. All this is done to prevent me not to affect others to acquire class consciousness and class struggle. This is class struggle which some consciously and some spontaneously and some consider both deeply involved and it is inevitable when awareness comes to you, you will never accept oppression and slavery and cannot close your brain and mind and say, God is great, trust in God. Knowledge and consciousness is only dangerous to the ruling elites and capitalists because, it bring every man to lead the fight against oppression.
Of course, daughter, the struggle has penalty that the individuals and their surroundings must pay and in this regard I am sorry for you and those surround you and I am pleased for myself that I have found the human way of thinking and living and above all, the only way to save humanity is class struggle and the overthrow of capitalism and although, myself and my loved ones are under pressure and oppression but, this is the only way and it is not possible in capitalist society both to have consciousness and accept slavery and oppression.
But, my dear daughter, don't be heartsick and woeful, winter goes away, disgrace will remain on enemy and oppressors are goners and future belongs to oppressed.
Like any father, the news of my only daughter's wedding filled my heart with joy and twin with fatherly love. But, the dogs of wealthy and powerful mafia, these sworn enemies of the workers even against their own laws did not allow me for only few hours and accompanied by agent to attend your wedding, and every morning that you were getting ready to go to school with your infantine joy and innocent smile and a kiss from me, I wish I could kiss you today at your wedding and wishing you happiness and humane life. This is something that was likely to happen. As a father who is unable to attend the wedding of his only daughter, the world in front of his eyes becomes obscure and dimmest and I was very stricken by it. From here behind bars I see myself in your wedding celebration and I am holding your hands, kissing your face and saying blessed your wedding daughter, I hope and I wish you to be happy with your partner and finding a life with dignity and humane.
The enemies of freedom, the enemies of the people and the class enemy deprived us from beautiful ideas, the same way they have deprived all other people and especially the working class.
Dear daughter, after a moment, despite my great pain, suddenly other pain strikes me, pains and sufferings of countless other oppressed people of my country and most other regents in the world, which quickly revived in my mind again and that is why I am here in prison, lightening the logic of struggle for public and public sympathy revived in me. They imprisoned me because I love my daughter, my children, like all children, youth and all other people, they imprisoned me because I want that all human beings to have equal rights and social/economic justice, they imprisoned me since I am committed to my beliefs.       
"If you have no grief from other's toil, probably not that you be called human" (poetic)  
Yes my dear daughter:  
In a country where bunch of parasitic leach, exploiting millions of people, openly stealing and looting billions of public wealth, is one of the richest countries in the world, and ranking number ten in mining among all countries in the world has been transformed in to a country with 80% living under poverty line, has one of the highest inflations, millions of unemployed, millions of children working on the street, with sky rocketing prices, corruptions, prostitution, homelessness, very high rate of divorce, addiction, and depression. In such circumstances, how could I be indifferent to the fate of my chained coworkers and instead thinking of you and myself?
How could I be indifferent to the fate of hundreds of thousands of street working children and tens of thousands of hungry and homeless street girls on the side of rounder's parasite billionaires with their multimillion dollar automobiles?
How can I be indifferent about the illiteracy of the next both future generations of 11 million poor and deprived people on the side of easily acquired tens and billions of dollars by the fundamentalist ruling faction?
Can I just sat down and be an observer of six hundreds of gold and might of ruling mafia whom do not return a quarter of country's liquidity, meaning 50 billion dollar bank loan and in turn, 1.2 million youth lining up (queuing) waiting for only $1,500.00 loan?
How can we tolerate the arrest, torture and execution of thousands of freedom loving, pro-social justice whom are solely defending their legal and legitimate rights?
Yes my dear daughter, a real man can be indifferent about all the indiscrimination and inequality and injustices. You do not worry, consider loved ones here that the idea of not going to wedding is easy here, and they were not allowed to go to the meeting of mourning of their spouse, father, mother, and their offspring, so the masters of wealth and power prove their complaisance to capitalism.
Daughter, be absolutely aware and conscious that tyrants and oppressors sequel are doomed to the dustbin of history, this is the mandate of history, hear from your Dad that in such class society emotional slaughterhouse, God of gold, power and deception by injecting venom of individualism based on personal interest and commodity consumption reduces man to the level of animal. Only those who are able to retain their human dignity in this oozy human identity which are willing to swim against the current and as the French revolutionaries say, "one for all, all for one ", and studying the works of progressive revolutionaries against the oppression and exploitation and struggling continuously against individualistic thoughts and in this manner show sympathy and love to fellowman in the ongoing struggle. Only in the context of genuine love for spouse and the of springs can make sense and survive, because otherwise, one fetishes and become fascinated by money, power and high social status and so enamored of their individual situation and alienated from human and class dignity. With this attitude, how is it possible to show dedication and love toward fellowman including his spouse and children?
My dear daughter,
Meanwhile, wishing you good luck, I hope with choosing an honorable and humane life to be a good wife and devoted to each other and be anti-oppression, dedicated and useful to society.
Someone who loves you and all humanity.

SHAHROKH ZAMANI - RAJAI SHAHR'S PRISON  
Monday, September 15, 2014




HEAR THE VOICE OF MY PLEADING
ADDRESSED TO ALL TRADE UNIONS, HUMAN RIGHTS ORGANIZATIONS AND FREEDOM LOVING PEOPLE
I, Shahrokh Zamani, a member of the syndicate of Tehran's Painting Workers and pursuance committee  after thirty years residing in Tehran, on June 4, 2011, on arrival in Tabriz to visit with my parents, was arrested by the intelligent services in the form of utterly illegal and without slightest evidence. After forty days of mental and physical torture was transferred to Tabriz Central Prison. In all of these forty days of illegal detention, I was on a hunger strike to protest the situations. As I lost 27 kilograms and absolutely do not have any interrogation. However, despite the fact that there is not the slightest evidence on me and I was never interrogated, bureau of intelligence and its obstinacy, branch one of Tabriz Revolutionary Court, bringing charges of " propaganda against the regime and organizing a socialist group ",  being punished in this case, they cut 11 years of prison for me. While, in the sentence also, I denied everything from the beginning to the end and this quandary reflects the trumped-up and unsubstantial charges brought against me and later on the sentence itself as the trial judge as a result of my insistence that on the basis of what reason I was sentenced, he declared and said:  Do you think who I am? I am in the hierarchy of submission.
Tabriz prison is one of the most gruesome prisons, with the most murderous prison guards, illegal and inhumane treatment and criminalization of prisoners is notorious. Political prisoners are deprived from having any legal rights, such as paternity leave, or the conditional use of library that has only specialized book, is under the control of the Bureau of Central Intelligence. These prisoners are under the worst possible physical and psychological torture. The worst treatment is putting ordinary prisoners together in one section with political prisoners. Because, there is no independent wall to separate us. They do this on a daily basis and is not a day that conflict or contention did not exist in this bureau, small or large.
In a 20 feet room there are 21 beds that sometimes holds 40 prisoners or more, and always seven of the especial common prisoners for whose souls were corrupt and under intimidation, spying and contend among other prisoners. 
Political prisoners are in contact with individuals whom are affected by AIDS or hepatitis which makes political prisoners extremely nervous. In 2011, after three days keeping me in this room which was considered a kind of paradise, I was taken to section 12 of bureau of information for further persecution, to a quarantine with dangerous prisoners which is tolerable for only three days and later with jomhour Azgoosh from PKK, I was transferred to section 15 that had 50 individuals affected by AIDS and hepatitis. In protest to this intolerable condition, with all other prisoners we went on strike for few days. 
In April of 2011, bureau of information (secret agency) without any sentence, with forging the document, I personally demanded my transfer, they transferred me to Yazd prison, I enjoyed the kindness of this group and where they slander me that you're leaking internal news and state of affairs to outside of prison and again they returned me to Tabriz, section 8, occupational therapy. There, we political prisoners of Tabriz,  prepared a written 14 articles statement for the organization of prisons and thoroughly explained harassment and persecution of prisoners by the prison guards and called for immediate attention and investigation of our legal rights such as vacations, parole, sports club facilities and vocational classes.....(a few seconds inaudible).
Internal security guards, compels the ordinary prisoners to be against me and several others, and complain and say that we insulted the leadership, damned the ordinary prisoners and inciting the worker prisoners to strike. This case was formed at the council of cross-examination 11 and after this drama they deported us to Rajai Shahr prison. Later, two of those who complained were sorry.
Mr. Ahmad shahid,
Despite my family complain to law enforcement agencies, including the office of the Islamic leader, the Supreme Court, human rights organizations and others, I was faced with put - downs, intimidation and threat. Despite this intimidation and threat, I would like to remind parts of the same professional institutions to meet the obligation and because of pressure from my family, they have told my lawyer. Supreme Court expert said sadly that his rights have been extorted and minimum legal reason and supreme friendly that the judge can give the verdict in his case does not exist. One of the Islamic Human Rights individuals in Tehran against heavy consistency in my case has told my wife that you would gain nothing here, the decision was taken elsewhere. You can only refer to universal human rights. Apparently the judge sentencing against pressure on the three documents issued the sentence and said I think I am in the current complex hierarchy of subordination.... (A few seconds inaudible).
OUR ONLY HOPE AS PRISONERS ARE THE PARTIES AND INTERNATIONAL ORGANIZATIONS AGAINST THE EXISTING INHUMANE POLICIES OF THIS MEDEIVAL FUNDAMENTALIST REGIME.
At the end it is worth mentioning that I have received death threats from the bureau of information directly or indirectly. Including poisoning, putting alongside ordinary people with AIDS, forcing mentally unbalanced, criminals and dangerous to fight with me, put secret informers in the guise of prisoner by my side that were persuading me to escape, so I get shot during escape, I had to stay away from them. Several times good and decent prison guards have reminded me, According to an instance that an engineer activist, named Amani, who by an agents through false escape got killed, and I should take care of myself. With respect to any consequences as such I warn all. I die in prison because the authorities have realized it.
With the hope of a future free of discrimination and oppression of human, I warmly shake your hands and beforehand, I warmly thank you for your affords.
Shahrokh Zamani,
Rajai Shahr's prison,     

                    

۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

گزارش دریافتی از تبریز

اسماعیل فتاحی :گزارش دریافتی از تبریز



اخبار رسیده حاکی از ادامه شکنجه وحشیانه مامورین اطلاعاتی تبریز در مورد فعال  حرکت ملی آذربایجان " رسول رضوی " می باشد.
رسول رضوی روز پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴ در مقابل مسجد علی اکبر منطقه حیدر آباد تبریز و به گفته شاهدان عینی پس از ضرب و شتم توسط 6-7 نفر از مأموران لباس شخصی با خودرو ال90 ربوده شده است.
اخبار درز کرده از بازداشتگاه اطلاعات تبریز حاکی از شدیدترین شکنجه های جسمی و روحی این فعال مدنی است
براساس قوانین قضایی جمهوری اسلامی ایران مامورین اطلاعاتی نمی توانند بدون تفهیم اتهام بیش از ۲۴ ساعت از فرد دستگیر شده بازجویی نمایند این در حالیست که فعال نامبرده حدود ۱۱ روز است در بازداشتگاه اطلاعات تحت شکنجه است .
ازتمامی فعالین وتشکل های مدافع حقوق انسانی٬ ارگانهای حقوق بشری درخواست عاجل برای فشار به عوامل شکنجه گر جمهوری اسلامی ایران را خواستاریم.
                                                                                       2015/11/27

۱۳۹۴ آذر ۵, پنجشنبه

پرچم مبارزۀ شاهرخ زمانی بر زمین نخواهد ماند!

یکشنبه ٢٢ شهریور ۱٣٩۴، کارگران و مردم زحمتکش در ایران در مرگ همرزم دلیر و وفادار خود شاهرخ زمانی به سوگ نشستند. رفیق شاهرخ در تمامی سال ها و همۀ لحظاتی که در درون زندان های سرمایه داران حاکم، زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی قرار داشت، عمق مبارزۀ همه جانبۀ کارگران علیه ستم و استثمار را، رو در رو به دشمنان طبقاتی خود نشان داد و مرگش که بی شک مسئول آن به طور کامل رژیم حاکم است، پیامد چنین رزمی بود.
او نیز همچون سایر کارگران آگاه می دانست و تأکید داشت، کارگری که در تعیین وضعیت خود کوچکترین حقی ندارد، از تشکل مستقل خود محروم است، پرداخت دستمزد حداقلی اش شامل مرور زمان است، امنیت شغلی ندارد و غیره و غیره، راهی جز تغییر این اوضاع نکبت بار ندارد. آری رژیم اسلامی قرون وسطایی حاکم، مبارزه با شرایط ضد انسانی مسلط در ایران را که توسط شاهرخ زمانی و کارگران امثال او صورت می گیرد، توسط مراجع امنیتی و دادگاه های فرمایشی خود «جرم ِ» نابخشودنی  و سزاوار تازیانه، زندان و مرگ می داند!
اما با اجرای سیاست سرکوب و حذف، این مبارزۀ بر حق اکثریت کارگری و زحمتکش برای مطالبات انبوه، از مسایل روزمره گرفته تا زیر و رو نمودن بساط ضد انسانی حاکم، متوقف نخواهد شد. همان گونه که سیر تاریخ پُر افت و خیز و رو به پیش مبارزات جنبش کارگری – انقلابی تاکنون مؤید این واقعیت است.
کارگران و زحمتکشان ایران یک قدم از مبارزۀ گسترده ای که شاهرخ زمانی به آن اعتقاد راسخ داشت، عقب ننشسته و مبارزۀ متحد و متشکل خود را علیه سرمایه داران سوداندوز و جنایتکاری که تنها کارکردن تا پای جان ِکارگر مطیع و ناآگاه را می طلبند، تداوم می بخشند. مرگ کارگر زندانی شاهرخ زمانی برگی فراموش نشدنی از پروندۀ خونبار جنبش کارگری ایران است که باید تمامی ابعاد آن افشا و روشن گردد.         
زنده باد یاد و راه شاهرخ زمانی
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران
                                                ٢۴  شهریور ۱٣٩۴  
کارگران پروژه های پارس جنوبی
فعالان کارگری جنوب
فعالان کارگری ضد سرمایه داری گیلان
جمعی از کارگران پتروشیمی های منطقه ویژه ماهشهر و بندر امام
بخشی از کارگران محور تهران – کرج
فعالان کارگری شوش واندیمشک                           

kargaran.parsjonobi@gmail.com

مدیریت شرکت واحد که سالهاست با پرونده سازی و اخراج کارگران حق طلب

 با فعالیت سندیکا مقابله می کند. از سال ۹۱ با استخدام فردی کار چاق کن و پرداخت مبالغ بسیارغیرمعقول و هنگفت به وی از فساد اداری در کشور سوء استفاده کرده و ادارات کار استان تهران را با خود همراه کرده است. و دادخواهی کارگران اخراجی رنج کشیده در سالیان اخیر با این روش سرکوب شده است.
در ادامه دادخواهی ها، معاون روابط کار پس از ملاقات با کارگران اخراجی حق طلب، با ارسال نامه ای به مدیر کل کار استان تهران اعلام کرد که اخراج این کارگران ابعاد غیر حقوقی داشته است و دستور بازگشت بکار آنان در کار سابق و شرایط قبلی را دادند. ولیکن مدیریت شرکت واحد با مشورت مدیر کل کار استان تهران و با هماهنگی حراست و همراهی یکی ازشورایی های خود فروخته از سامانه پنج شرکت واحد، به دفتر معاون وزیر مراجعه و با شانتاژ مانع از اجرای دستور بازگشت بکار این رانندگان زحمت کش شدند.
یاد آور می شود اعضای سندیکا آقایان حسن سعیدی، وحید فریدونی، ناصر محرم زاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری عموما از سال
۹۱ به دلیل فعالیت سندیکایی اخراج شده اند و آقای رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکا در سال ۸۹ به شش سال حبس محکوم شده و هم اکنون در مرخصی پزشکی بسر می برد با وجود اینکه وزیر کار در اجلاس خرداد ماه گذشته سازمان جهانی کار اعلام کرده ایشان آزاد و مشغول بکار می باشد ولیکن از بازگشت بکار این کارگر نیز ممانعت شده است.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه اخراج غیر قانونی این کارگران حق طلب را محکوم کرده و خواهان بازگشت بکار آنان با دریافت خسارت ایام تعلیق می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

جوانمیر مرادی : بخشنامه دادگستری خوزستان علیه کارگران پتروشیمی ها

دادگستری خوزستان طی بخشنامه ای به تاریخ 19/8/94 به کارگران منطقه ویژه بندر امام خمینی اعلام کرد که هر گونه اعتراض و تجمعی از سوی کارگران این منطقه ممنوع است و اقدام به چنین حرکاتی جرم محسوب می شود و با کسانی که با تجمع باعث اخلال در نظم پتروشیمی ها شوند برخورد قضائی صورت می گیرد! در این بخشنامه ضمن محکوم نمودن تجمعات کارگران بعضی از شرکتهای پتروشیمی به خاطر مطالبه حقوقهای معوقه خود آمده است: چنانچه کارگرانی اعتراض داشته باشد می توانند به دادگاه مراجعه نماید و دادگاه نیزبا اداره کار مکاتبه کند.
 درصورتیکه حقوق ایشان طبق قانون پرداخت نمی‌شود مسئولان مربوطه موظف می‌شوند نسبت به پرداخت حقوق کارگر وفق مقررات اقدام نمایند.
به رسمیت نشناختن حق پایه ای و مسلم اعتصاب و اعتراض برای کارگران و جرم تلقی شدن اقدام به این اعمال به عنوان تنها ابزار مطالبه و کسب حقوق پایمال شده، موضوع جدیدی نیست. این بی حقوقی نسبت به کارگران از قبل به عنوان قانون مصوب بوده است. ولی کارگران با مبارزات مداوم خود برای رسیدن به خواسته هایشان عملا از این قید عبور کرده و اعتصاب و اعتراض را برای خود به عنوان حقی طبیعی به کرسی نشانده اند. بازداشتهای دسته جمعی ده ها ، صدها و حتی هزار نفره (بازداشت هزار کارگر شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه سال 84 ) نه تنها نتوانستند کارگران را از بهره گیری از این حق خود باز دارند، بلکه پافشاری و اراده مستحکم طبقه کارگر بر تداوم مبارزاتش باعث شده تا امروز علی رغم ادامه بگیر و به بندهای کارگران معترض و رهبران آنان شاهد گسترش اعتراضات و عمیق تر شدن مضمون مطالبات کارگری باشیم.بنابراین ما اکنون در سطح بالاتری از مبارزه و اعتراض قرار گرفته ایم و در نتیجه طبیعی است که صاحبان سرمایه و حامیان آنها نیزدست به تهاجم وسعیتری علیه کارگران بزنند. صدور چنین بخشنامه ای در شرایط کنونی درادامه  دور جدیدی ازتشدید فشارها بر کارگران است که مدتهاست با بازداشت های گسترده فعالین کارگری و صدور احکام سنگین علیه آنها شروع شده است. محکوم و ممنوع اعلام کردن تجمع کارگران آن هم به خاطر نپرداختن حقوقهای چندین ماهه توسط کارفرمایان که این اقدام کارفرمایان تخطی از بند ب ماده 37 قانون کار است "طبق این بند باید در پایان هر ماه حقوق کارگر پرداخت شود". معنائی جز تلاش برای ایجاد رعب و وحشت به منظور به سکوت واداشتنکارگران در مقابل خواست سرمایه داران و امتناع از هر گونه اعتراضی نسبت به هر بلائی که کارفرمایان بر سرشان بیاورند ندارد. این دور جدید از فشارها علیه کارگران بر متن ایجاد فضایی امن برای جذب سرمایه ها دردوران بعدازلغوتحریمها انجام میگیرد. وجود نیروی کار ارزان و کارگران رام و آرام یکی از اصلی ترین جذبه ها برای جذب سرمایه های خارجی است که تلاش می گردد به هر طریق ممکن میسر شود.

در بخشنامه تنها راه برای بیان اعتراض، مراجعه به دادگاه مجاز دانسته شده است! کارگران ایران انواع شیوه های بیان اعتراض، از طرح شکایت به دادگاه و نوشتن طومار تا تجمعات را به کار گرفته و تجربه کرده اند و در ازای هر یک از این تجارب هزینه هائی از قبیل اخراج، بازداشت و زندان داده اند. اگر چنانچه کارگران با مراجعه به دادگاه و ادارات و ارگانهای ذیربط می توانند به حقوقشان برسند چرا نماینده یک هزار کارگر شاکی از مرتضوی رئیس سابق سازمان تأمین اجتماعی و همچنین یکی از هماهنگ کنندگان طومار 40 هزار امضاء برای افزایش حداقل دستمزد در زندان است؟ مگر 40 هزار امضاء کننده طومار خواستی غیر از اجرای ماده 41 قانون کار داشتند؟ مگر نفس نپرداختن حقوق کارگران جرم نیست و مگر چنین جرمی برای دادگاهها محرض نیست پس چرا تا حالا هیچ کارفرمائی به این جرم مجازات نشده است؟ چرا هیچ کارفرمائی به جرم تحمیل قرارداد سفید امضاء بازداشت نشده است؟  بیشتر از 90% از کارفرمایان با زیر پا گذاشتن تبصره ماده 10 قانون کار که بر اساس آن کارفرما موظف است قرارداد کار با کارگر را در 4 نسخه تنظیم کند و یک نسخه به کارگر و نسخه ای هم به اداره کار منطقه بدهد، از وظیفه ای که قانون بر او اجبار نموده است سر باز می زند تا بتواند بخشهائی از مزایای قانونی کارگر را غصب کند. مطمئنا هیچ یک از این اعمال کارفرمایان از دید ارگانها و مراکز رسیدگی کننده پنهان نیستند اما کارفرمایان همچنان مصون ولی کارگرانیکه از این همه اجحاف و تضییعی که در حقشان می شود کارد به استخوانشان رسیده و دست به اعتراض می زنند، مجرم محسوب می شوند. کارگران با تجربه دریافته اند که اگر فردی به دادگاه و اداره کار مراجعه کنند (با فرض اینکه درست رسیدگی شود و حقوق پرداخت نشده را از کارفرما بگیرند) به خاطر داشتن قراردادهای کوتاه مدت حتی یک ماهه، به فوریت با اتمام زمان قرارداد اخراج می شوند. در نتیجه تنها راه رسیدن به خواسته هایشان را اعتراضات

۱۳۹۴ آذر ۳, سه‌شنبه

صلاحیه اطلاعیه شماره 66 کمیته دفاع ازفعالین کارگری مهاباد

کارگران،تشکلهای کارگری وانسانهای شریف وآزاده!
همان گونه که مطلع هستید فردین میرکی فعال کارگری روز چهار شنبه مورخ 27 آبانماه سال جاری از زندان مرکزی شهرستان سنندج آزاد شد. فردین میرکی اول آذر ماه سال 93 از سوی نیروهای امنیتی در سنندج دستگیر و مدت 62 روز را در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج سپری نمود. پس از آزادی موقت، وی از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و تبلیغ علیه نظام به 9 ماه حبس تعزیری محکوم گردید، گفتنی است 62 روز بازداشت وی در اداره اطلاعات، برابر قانون از محکومیت ایشان کاسته شده بود. نامبردهمراه دیگر فعال کارگری، رضا امجدی پس از مراجعه به مجتمع قضایی استان کردستان جهت پیگیری واطلاع ازپرونده های شان ازطرف شعبه 4 اجرای احکام دادگستری شهرسنندج دستگیرو مورخ 3 تیر ماه  94 روانه زندان مرکزی سنندج شدند. فردین میرکی مجموعا با تحمل 7 ماه از محکومیت 9 ماهه خود ، روز چهارشنبه مورخ 27 آبان ماه سال جاری از زندان آزاد گردید.
کمیته دفاع ازفعالین کارگری مهاباد
شماره تماس باسخنگوی کمیته دفاع ازفعالین کارگری مهاباد،عثمان اسماعیلی
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com


آبانماه 1394

۱۳۹۴ آبان ۲۹, جمعه

فردین میرکی فعال کارگری پس از سپری نمودن ٨ ماه حبس، از زندان مرکزی سنندج آزاد شد

اطلاعیه شماره 66
کارگران، تشکل های کارگری و انسانهای شریف و آزاده!
فردین میرکی فعال کارگری ظهر روز چهارشنبه مورخ 27 آبان ماه سال جاری پس از سپری نمودن 8 ماه حبس، از زندان مرکزی سنندج آزاد شد.
گفتنی است فردین میرکی اول آذر ماه سال 93 توسط نیروهای امنیتی سنندج دستگیر و پس از 62 روز بازداشت با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی به طور موقت آزاد گردید سپس نامبرده از سوی شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شهر سنندج به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و تبلیغ علیه نظام به تحمل 9 ماه حبس تعزیری محکوم شد.
ما اعضای کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن  تبریک آزادی فردین میرکی به خانواده، دوستان و طبقه کارگر ایران؛  خواستار آزادی بدون قید و شرط کلیه فعالین کارگری و زندانیان سیاسی دربند هستیم.
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com


آبان ماه 1394

۱۳۹۴ آبان ۲۶, سه‌شنبه

فیلم های مراسم بزرگداشت فعال کارگری رفیق کوروش بخشنده در تورنتو



فیلم های مراسم بزرگداشت فعال کارگری رفیق کوروش بخشنده در تورنتو 


یک                        دو                              سه                           چهار

اعترافات یک مقام بلند پایه حکومتی درباره اوضاع فاجعه بار کارگران

اعترافات یک مقام بلند پایه حکومتی درباره اوضاع فاجعه بار کارگران
مطابق مطالب منتشره توسط خبرگزاری شبه حکومتی ایلنا(خبربا کد 312024 و 319498) ، حسین کمالی که یکی از مقامات بلند پایه ی حکومتی ایران بوده و هست زبان به اعتراف درباره ی اوضاع فاجعه بار معیشتی کارگران در ایران گشوده است.
حسین کمالی، در دولت های ششم تا هشتم وزیر کار وهمچنین درسه دوره نخست مجلس، نماینده مجلس از تهران و همزمان دبیر کل تشکل ضد کارگری " خانه کارگر" بوده و هم اکنون نیز دبیر کل تشکل ضد کارگری موسوم به " حزب اسلامی کار" و همزمان مشاور رئیس تشخیص مصلحت نظام است.
حسین کمالی میگوید (نقل به مضمون) که کارگران در چنین اوضاع اقتصادی و با وجود چنین مشکلات معیشتی در واقع زندگی نمیکنند، بلکه تنها زنده اند و دستمزد و قدرت خرید آنان پیوسته  در حال کاهش است. وی اعتراف میکند که : اگر چه در کل جهان شکاف طبقاتی و فاصله ی بین " غنی " و " ضعیف ( فاصله طبقاتی ) در حال افزایش است، اما شرایط برای کارگران در ایران از سایر نقاط دنیا وخیم تر و بدتر است.
کمالی که خود سالیان سال از قانون گذاران و مجریان ارگان ها و نهادهای دولتی و برای مدتی در راس تشکل های ضد کارگری بوده و هست و یکی از عوامل مسقیم و جدی سرکوب کارگران و فعالان کارگری، طی چند دهه اخیر بوده است، اعتراف میکند که نسبت درآمدی بین افراد مختلف جامعه، عددی بین 50 تا 100 برابر است.
کمالی ضمن اعتراف به اینکه بودجه کلان حاصل از درآمد های نفتی، برخلاف گفته ی مسوولان که ادعا کرده بودند بین افراد جامعه تقسیم خواهد شد، تماماً نصیب افراد خاص و دارایان جامعه شده است. وی همچنین به سیاست های فریبنده ی مبارزه با مفاسد اقتصادی می پردازد که به هیچ عنوان به این نتیجه منتج نشده که ثروت های عمومی جامعه حتا از لیست 9000 نفره ی بدهکاران عمده ی سیستم بانکی باز پس گرفته شود.
کمالی با اشاره به آمارهای اعتیاد، اوضاع سخت معیشتی معلمان، بیمه های ناکارآمد اجتماعی و از جمله نقص جدی بیمه بیکاری کارگران و موارد بسیاری از این دست در واقع به بخشی از اوضاع فلاکت بار طبقه کارگر ایران اعتراف کرده است.
اگر چه نامبرده  پس از اعتراف به  اوضاع فلاکت بار معیشتی کارگران تلاش میکند راه حل را در تقویت جناح سیاسی طلب اصلاح طلب و کمک به تقویت جایگاه آنها در مجلس خلاصه کند اما کارگران و فعالان کارگری نیک میدانند که کمالی و جناح متبوعش همچون رقبای اصولگرای انها تنها و تنها در بزنگاه های انتخاباتی دست به افشای سیاست های اقتصادی یکدیگر میزنند تا بلکه از این رهگذر بتوانند برای کسب رای بیشتر و در نتیجه تامین منافع ضد کارگری خود توفیق بیشتری کسب کنند.
کارگران و فعالان کارگری به خوبی با ماهیت ضد کارگری تشکل های چون " خانه کارگر" و " حزب اسلامی کار" و تشکل های ضد کارگری متصل به آن ها همچون  شورای اسلامی کار، انجمن های صنفی و امثالهم آشنا هستند و یگانه راه کسب منافع کارگری و طبقاتی خود را در تقویت و ایجاد تشکل های مستقل کارگری و طبقاتی می دانند. در این راه جناح های مختلف سرمایه داری همگی با اتحاد و به شکل یکسان و شبیه به همی در سرکوب کارگران و فعالین کارگری و تشکل های مستقل رفتار کرده اند.
 کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن اعلام حمایت مجدد از کارگران و فعالین کارگری ای که در این راه مورد سرکوب قرار گفته اند از تمامی کارگران و تشکل های کارگری می خواهد که برای کسب مطالبات طبقاتی و کارگری خود بیش از پیش در راستای تقویت اتحاد طبقاتی کوشا باشند.

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
22 آبان 1394