۱۳۹۴ اسفند ۱, شنبه

سعید شیرزاد زندان گوهردشت

تاریخی که «جزنی ها٬» «پویان ها»، «آحمدزاده ها»، «گلسرخی»، «دانشیان» و «همایون کتیرایی ها» را وتا همیشه فرمانده «حمید اشرف»، «مرضیه اسکویی ها»، «حنیف نژاد»، « بدیع زادگان» و «رضایی ها» را در خود نهفته است٬ سیر تکامل تاریخی که بدون نام «سعید سلطانپور» و «محسن فاضل» و «بهکیش ها» عقیم می ماند و هزاران هزارنامی که از آنها باید گذشت و به «شاهرخ زمانی» باید رسید که گوهردشت را به ستوه آورده بود.

رفیق جان این کمتر از هیچ به نام «سعید شیرزاد» فرزند ناخلف خلق سرخ و قهرمان کردستان که نامش با «کاک فواد مصطفی سلطانی» و «صدیق کمانگر» و با لاله هایی چون «احسان فتاحیان» و «شیرین علم هولی» و «فرزاد کمانگر» پیوند خورده است به تو نوید می دهم که از هر قطره خون ما هزاران فدایی برمی خیزد و پوزه ی ارتجاع و فاشیسم را با تمام ارتش های ضد خلقی اش به خاک می ما لد٬ همانگونه که خون «صارمی ها» و «خسروی ها» جوشیده است و مقاومت زندان با نامشان پیوند خورده است.

رفیق جان این روزها که با تاریخ پر ازنهضت جنگل تا رستاخیز سیاهکل و پیوند خوردن نام فدایی خلق با ظفار و اولین قربانیان قیام ۵۷ در به خاک و خون کشیده شدن رفقایمان در ترکمن صحرا و قتل عام های دهه ی ۶۰ و تابستان خونین ۶۷ تا سرکوب کارگران خاتون آباد و شهر بابک تا به همین روزها که دیگر رفقایمان به خاطر دفاع از مطالبات طبقه ی محروم جامعه با احکام سنگین روبرو می شوند به تو می گویم که تا آخرش ایستاده ایم و خطاب به آن دکانداران سیاسی و مدعیان به اصطلاح حقوق بشر تا به آن چپ های چپ کرده ازبیماری می گویم که برای جهان بی مرزمان تا آخرین قطره ی خون خود ایستاده ایم و ایستادگی ای از روستا های دور افتاده ی کردستان و بلوچستان تا شرناخ و ماردین و کوبانی و عقرین و با تو که برای کوبانی زندان رفتی.

روزهای گذشته می خواستم برایت پیغام بفرستم که برای به خاک و خون کشیده شدن باکور توسط ارتش درنده و فاشیست ترکیه چیزی بنویسی ٬ به فاشیسم و ارتجاع نهیب می زنم که خاک کوبانی و باکور را برای دشمنانش گورستانی می کنیم که تاریخ از یاد نبرد.

زنده باد آزادی و برابری٬ زنده باد سوسیالسیم
مرگ بر فاشیسم و ارتجاع
 فدایی خلق ایران
سعید شیرزاد زندان گوهردشت

۲۹بهمن ماه۱۳۹۴

۱ نظر: